«خائنکشی» برای طرفداران سینمای کیمیایی، همه چیز دارد. اثری که ردپای دنیای این فیلمساز مولف در آثار سینمایی و رمانهای موفقش در آن هست و یکی از نزدیکترین فیلمها به استانداردهای سینمایی خلقشده توسط خود اوست.
به نقل از سینماآنلاین، کسی که با دنیای کیمیایی انس نداشته باشد، «خائن کشی» را نمیفهمد. برایش «راحت» نیست. طبیعی هم هست. میتواند از فیلم و فیلمساز بدش بیاید اما این که بیاید و بنویسد «فیلم از کیمیایی عقبتر است» نشان میدهد اساسا دنیای این فیلمساز را نمیداند و نمیشناسد. کیمیایی در این فیلم هر چه عشق به سینما داشته بروز داده و خالق لحظات درخشانیست که فقط خود میتواند خالق آنها باشد و بس.«خائنکشی» علاوه بر ارجاع به وسترنها (ژانری که مسعود کیمیایی درس سینما را از آن دست آثار آموخت) به برخی فیلمهای شاخص خودش (از جمله گوزنها، سرب، ضیافت، جرم و حکم) ارجاعات مختلفی دارد و بیش از همه به «جسدهای شیشهای» و رمانهایش.فیلم باشکوه «خائن کشی» که بیشتر از سیاست و تاریخ، درباره رفاقت و آرمان است، «مود» سینمایی حیرتانگیزی دارد. باید عاشق سینمای کیمیایی بود و به فضای سینمایی فوقالعادهاش آفرین گفت و رسید به این واقعیت که «خائنکشی» در اجرا همچون یک کلاس درس پر از نکته در کارگردانی، ربطی به سینمای ایران ندارد چون فرسنگها از آن جلوتر است.
بارها به این فکر کردهام که کمپانیها و سیستم حاکم بر هالیوود چگونه اسکورسیزی و ایستوود و آلن و کوپولا و اسپیلبرگ و دیگران را لای زرورق نگهداری میکنند تا آسیب نبینند و فیلم بسازند. و آقای کیمیایی اینجا با گستره طرفدارانش از نسلهای مختلف، چنین جایگاهی دارد. این همه سکانس و فصل تکاندهنده (به معنای واقعی) در «خائن کشی» کار دست جادوگری به نام «مسعود کیمیایی» است که در هشتمین دهه زندگی آنها را آفریده است.بازیها و دیالوگهای درخشان امیر آقایی، ایوب آقاخانی و حمیدرضا آذرنگ از سویی، بهترین بازی سینمایی عمر مهران مدیری در سمت دیگر، بازیهای درست بازیگران زن فیلم که سرآمدشان سارا بهرامی است و بعد نسیم ادبی، اندیشه فولادوند، مریم عباسزاده و حتی بازیهای سامان سالور و بهرام بهرامیان، فیلمبرداری مسعود سلامی و طراحی صحنه سهیل دانشاشراقی و طراحی لباس مارال جیرانی و البته موسیقی ستار اورکی از امتیازهای بارز فیلمی هستند که از بسیاری از فیلمهای قبل و بعد از انقلاب این فیلمساز، قدرتمندتر است و البته مثل همیشه، در جای درستی ایستاده است. فیلم، پس از توزیع نسخه نمایش خانگی فیلم (که فصلهایش مثل یک رمان، جزئیات بیشتری دارد / از جمله تصویری جادویی از رابطه شاهرخ و مهدی در کودکی) روی پرده رفته و تا همین جای کار، بدون تبلیغات خاصی از بخش عمدهای از فیلمهای جدول فروش پاییز بالاتر ایستاده است. برای مسعود کیمیایی، حالا خلق اثر برای طرفدارانش خیلی مهمتر از رکوردشکنی در جدول فروش است که او با اولین آثارش همه رکوردها را جابهجا کرده و حکایت این روزهای گیشه برایش خاطره است!علی افشار