قهرمان تنها

    
تعداد بازدید: 39
         
دسته بندی : عمومی
    
تاریخ درج خبر : 1403/4/16
منبع : روزنامه اعتماد

نقد فيلم “خون شد” مسعود كيميايی؛

در بسياری از سكانس‌های داخلی و خارجی فيلم «خون شد» به كارگردانی مسعود كيميايی كارگردان پيشكسوت و صاحب سبک سينماي ايران، واژه «خانه» بارها و بارها توسط فضلی كه نقش آن را سعيد آقاخانی ايفا مي‌كند تكرار می شود.

در فيلم «خون شد» فضلی پسر بزرگ آقاخان در موقعيت‌های مختلف خطاب به اعضای خانواده، رفقا و شهروندان فرياد می زند؛ خانه را دريابيد، خانه در معرض خطر است؟!

فضلی هشدار می دهد: «خونه هيچ‌كسی رو نداره، در خونه را باز گذاشتيم ريختند توش، نبايد خونه يادت بره، خونه يعني پدر و مادر، خونه يعني برادر و خواهر، خونه نباشه يعني هيچ چيزی نداريم، خونه بايد باشه كه دور هم جمع شويم،…».
فضلی با مشاهده وضعيت بغرنج خانواده، از زيست آرام و ازدواج با ثريا زن مورد علاقه‌اش صرفنظر می كند و كوشش می كند خانه پدری اش را از تاراج برهاند و اعضاي خانواده را دور هم جمع كند و بار ديگر چراغ خانه را روشن كند. فضلی براي نيل به اين آرمان و احقاق حقوق پايمال‌شده، اميدی به مراكز قانونی ندارد، بنابراين همانند قيصر، شير محمد (تنگسير)، كولي (سفر سنگ)، دادا، حاج كاظم (آژانس شيشه‌ای)،… قهرمانانه در برابر كژي و بي‌عدالتي قد علم مي‌كند.

فضلی همانند نامش مظهر بينش، بخشش و كمال است. فرهنگ ناب و اصيل ايرانی را يادآور می شود و سكوت، راحت‌طلبی و بی تفاوتی را عامل تباهی و نيستی برمي‌شمارد.

فيلم با ارجاعات تاريخی، سياسی، اجتماعی و داستانی كه روايت می كند از تزايد انحراف، فساد، ظلم،… سخن می گويد و تصويری عريان و بی پرده از جامعه امروز به نمايش می گذارد. ا
انحراف و خروج جامعه از مسير سعادت را در قالب دست شكسته آقاخان كه كج و معوج جوش خورده و پس از سال‌ها بايد مجددا شكسته شود و استخوان دست در جاي درست قرار گيرد، نشان مي‌دهد.

فيلم فاصله گرفتن اجتماع از آيين‌ها و هنجارهای ملی، مذهبی و انسانی را مطرح می كند. از شكل‌گيری آداب و رسومی كذايی سخن می گويد كه با فرهنگ پاک ايرانی و كرامت انسانی بيگانه است.

شاطر نانوايی از نسل گذشته را نشان می دهد كه با نام خدا پختش را شروع می كند ، مشتری مدار است و اهل كم‌فروشی و خيانت نيست و در مقابل شاطر جوان نانوايي را قرينه‌سازی می كند كه ارزش معنوي طبخ نان را درک نمی كند و ضمن توزيع مواد مخدر به دنبال نواميس مردم است و فضلی او را تاريخی مجازات می كند.
فيلم ، طيفی را نشان می دهد كه شعار قانون و قانون‌مداری سر می دهند، اما به آن پايبند نيستند و از قانون براي تاراج و غارت ثروت و دارايي‌هاي مردم بهره می جويند.

دفتر كار اين طيف كه به آدم‌هاي سرهنگ مشهورند ، به شكلی طراحی شده كه سقف آن بسيار كوتاه است. مردم هنگام ورود به اين دفتر ، ملزم مي‌شوند ناخواسته تعظيم كنند و با اين شگرد، ناگزير به فرمانبرداری بي‌چون و چرا از سرهنگ و آدم‌هايش می شوند.

فضلی براي آزاد كردن سند خانه پدرش وارد اين دفتر عجيب می شود و به آنها كه می خواهند با مستمسک قانون تهديدش كنند می گويد: مملكت قانون داره اما شما‌ها بي‌قانونش كرديد؟!

سپس دفتر كار سرهنگ را زير و رو مي‌كند و حوادث خشونت‌آميزی شبيه آنچه در سال‌های اخير در خيابان‌های برخی شهرها رخ داده پديد مي‌آيد.

مسعود كيميایی از «خون شد» به مثابه تريبونی براي تبيين وضعيت جامعه و بيان دغدغه‌هايش و نيز يادآوری مسووليت‌های اجتماعی مغفول‌مانده بهره می جويد. داستان يک خطی فيلم بدون حاشيه رفتن و تشتت ، قادر است مخاطب را با خود همراه كند و سينمای اجتماعی معترض را به نمايش بگذارد.

از   0   رای
0



نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.