نقد فيلم “خون شد” مسعود كيميايی؛
در بسياری از سكانسهای داخلی و خارجی فيلم «خون شد» به كارگردانی مسعود كيميايی كارگردان پيشكسوت و صاحب سبک سينماي ايران، واژه «خانه» بارها و بارها توسط فضلی كه نقش آن را سعيد آقاخانی ايفا ميكند تكرار می شود.در فيلم «خون شد» فضلی پسر بزرگ آقاخان در موقعيتهای مختلف خطاب به اعضای خانواده، رفقا و شهروندان فرياد می زند؛ خانه را دريابيد، خانه در معرض خطر است؟!فضلی هشدار می دهد: «خونه هيچكسی رو نداره، در خونه را باز گذاشتيم ريختند توش، نبايد خونه يادت بره، خونه يعني پدر و مادر، خونه يعني برادر و خواهر، خونه نباشه يعني هيچ چيزی نداريم، خونه بايد باشه كه دور هم جمع شويم،…».فضلی با مشاهده وضعيت بغرنج خانواده، از زيست آرام و ازدواج با ثريا زن مورد علاقهاش صرفنظر می كند و كوشش می كند خانه پدری اش را از تاراج برهاند و اعضاي خانواده را دور هم جمع كند و بار ديگر چراغ خانه را روشن كند. فضلی براي نيل به اين آرمان و احقاق حقوق پايمالشده، اميدی به مراكز قانونی ندارد، بنابراين همانند قيصر، شير محمد (تنگسير)، كولي (سفر سنگ)، دادا، حاج كاظم (آژانس شيشهای)،… قهرمانانه در برابر كژي و بيعدالتي قد علم ميكند.فضلی همانند نامش مظهر بينش، بخشش و كمال است. فرهنگ ناب و اصيل ايرانی را يادآور می شود و سكوت، راحتطلبی و بی تفاوتی را عامل تباهی و نيستی برميشمارد.فيلم با ارجاعات تاريخی، سياسی، اجتماعی و داستانی كه روايت می كند از تزايد انحراف، فساد، ظلم،… سخن می گويد و تصويری عريان و بی پرده از جامعه امروز به نمايش می گذارد. اانحراف و خروج جامعه از مسير سعادت را در قالب دست شكسته آقاخان كه كج و معوج جوش خورده و پس از سالها بايد مجددا شكسته شود و استخوان دست در جاي درست قرار گيرد، نشان ميدهد.فيلم فاصله گرفتن اجتماع از آيينها و هنجارهای ملی، مذهبی و انسانی را مطرح می كند. از شكلگيری آداب و رسومی كذايی سخن می گويد كه با فرهنگ پاک ايرانی و كرامت انسانی بيگانه است.شاطر نانوايی از نسل گذشته را نشان می دهد كه با نام خدا پختش را شروع می كند ، مشتری مدار است و اهل كمفروشی و خيانت نيست و در مقابل شاطر جوان نانوايي را قرينهسازی می كند كه ارزش معنوي طبخ نان را درک نمی كند و ضمن توزيع مواد مخدر به دنبال نواميس مردم است و فضلی او را تاريخی مجازات می كند.فيلم ، طيفی را نشان می دهد كه شعار قانون و قانونمداری سر می دهند، اما به آن پايبند نيستند و از قانون براي تاراج و غارت ثروت و داراييهاي مردم بهره می جويند.دفتر كار اين طيف كه به آدمهاي سرهنگ مشهورند ، به شكلی طراحی شده كه سقف آن بسيار كوتاه است. مردم هنگام ورود به اين دفتر ، ملزم ميشوند ناخواسته تعظيم كنند و با اين شگرد، ناگزير به فرمانبرداری بيچون و چرا از سرهنگ و آدمهايش می شوند.فضلی براي آزاد كردن سند خانه پدرش وارد اين دفتر عجيب می شود و به آنها كه می خواهند با مستمسک قانون تهديدش كنند می گويد: مملكت قانون داره اما شماها بيقانونش كرديد؟!سپس دفتر كار سرهنگ را زير و رو ميكند و حوادث خشونتآميزی شبيه آنچه در سالهای اخير در خيابانهای برخی شهرها رخ داده پديد ميآيد.مسعود كيميایی از «خون شد» به مثابه تريبونی براي تبيين وضعيت جامعه و بيان دغدغههايش و نيز يادآوری مسووليتهای اجتماعی مغفولمانده بهره می جويد. داستان يک خطی فيلم بدون حاشيه رفتن و تشتت ، قادر است مخاطب را با خود همراه كند و سينمای اجتماعی معترض را به نمايش بگذارد.