غروب یک قهرمان

    
تعداد بازدید: 274
         
دسته بندی : عمومی
    
تاریخ درج خبر : 1401/6/1
منبع : رضا زال بیک _ مرداد 1401

نگاهی به فیلم درخشان « ناخدا خورشید » (۱۳۶۵)
ساخته ناصر تقوایی

فیلم ، در پگاهی آغاز می شود .
شخصیت ها ، ملول در حال برداشتن فانوس ها و سپس خواجه ماجد با صندلی چرخدارش نشان داده می شود .
دسترنج سی ساله ناخدا خورشید ، در بندرگاه به آتش کشیده می شود . هم زمان ، ناخدا ، با چهره ای دژم ، سیگارش را با یک دست ، روشن می کند و استوار گام برمی دارد .
« خواجه ماجد » ، توانگری زمین گیر و دشمن ناخدا است . سر رشته بیشتر کارها به دست او است . می توان آن را نمادی از چرخه نادرست اقتصاد  این جامعه به شمار آورد که همچون خود خواجه ماجد ، ناتوان و راکد است . در برابرش ، ناخدا خورشید ، یک دست دارد و این هم نشانه ای از کارایی نامناسب مردم طبقات متوسط و پایین دارد .
 مستر فرهان ، دلالی است که همان نخست ، از  صندلی اش به دریا می افتد زیرا که جایگاهی ندارد و بنیانش ، بسیار سست است و این پیش درآمد ، پیشگویی فرجام زندگی او نیز می باشد .

نخست سایه سرهنگ را می بینیم و سپس خودش  .
سایه شوم او ، تا پایان ، در فیلم گسترش می یابد .
 « ناخدا خورشید » ، سکانس های بسیار زیبایی دارد .
جایی که ناخدا خورشید ، مچ دست  « قربان » را می گیرد و می تاباند که بطری از دستش می افتد ، بسیار مردانه و دلاورانه است .
یا همه سکانس هایی که ناخدا با یک دست ، کبریت می زند و سیگارش را روشن می کند .
همچنین سکانس شبانه دو نفره ناخدا و مستر فرهان و یا مردانه پاسخ دادنش به سرهنگ و یا مدیر گمرک .
و یا سکانس درگیری با تبعیدی ها بر روی لنج که یک تنه با یک دست و به تنهایی ، با پایمردی و دلاوری ، قهرمانانه به همه چیره می شود .
بهترین سکانسش ، آن شب پایانی ناخدا با « خاتون » همسرش است . گفتگوی زیبای ناخدا و همسرش ، به یاد ماندنی است .

« ناخدا خورشید » همچون فیلم « داشتن و نداشتن » (1944) ساخته « هاوارد هاکس » ،  براساس رمانی به همین نام نوشته « ارنست همینگوی » ساخته شده است که به گمان من ، « ناخدا خورشید » ، بهتر از فیلم « هاوارد هاکس » ، و بسیار نزدیکتر به روح رمان « همینگوی » است .
داریوش ارجمند در نخستین حضورش در سینما ، در نقش ناخدا خورشید و زنده یاد فتحعلی اویسی در نقش سرهنگ ، از دید من بهترین بازی دوران سینمایی خودشان را در این فیلم ، ایفا کردند .
زنده یاد « فریدون ناصری » با استفاده از سازهای جنوبی ، یکی از بهترین موسیقی های خود را برای این فیلم ساخت .
 زنده یاد « مهرداد فخیمی » ، یکی از بهترین فیلمبرداری های کارنامه سینمایی اش را در این فیلم به انجام رساند .
 ناخدا خورشید ، یکی از به یاد ماندنی ترین قهرمان های سینمای ایران است . فیلمی که هیچگاه ، کهنه نمی شود .
« ناصر تقوایی » ، از استادان اقتباس در سینمای ایران است .
آرامش در حضور دیگران (1349) ، نفرین (1352) و یکی از بهترین سریال های تاریخ تلویزیون ایران ، « دایی جان ناپلئون » (1354) همه اقتباسی است .
« ناخدا خورشید » بهترین اقتباس و بهترین فیلم در کارنامه تقوایی و یکی از بهترین تراژدی های تاریخ سینمای ایران است .
تقوایی با کارگردانی سنجیده  و فیلمنامه درخشانش در این فیلم به اوج شکوه دوران فیلمسازی اش رسید و دیگر نتوانست به این جایگاه دست یابد .
« ناخدا خورشید » ، در سال 1398 ، در نظرسنجی ده ساله مجله فیلم ، پس از فیلم « گوزنها » (1354) ساخته استاد کیمیایی ، در جایگاه دوم بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران ، جای گرفت .
فیلم « ناخداخورشید » با پگاهی آغاز و با پگاهی هم به انجام می رسد . در سکانس تماشایی پایانی ، خورشید ، بیرون آمده جایی که خورشیدی دیگر ، ناخدا خورشید ، به خاموشی گراییده و غروب کرده است . دیگر از این پس ، ناخدا خورشید ، مگر که در رویاهای مردم بیاید.
اکنون دیگر ، ناخدا خورشید ، به رویاها پیوسته است .

" وقت جان دادن خورشید در آغوش شفق

می نشیند به زلال چشمم

داغ آن لاله ی سرخ

می تراود ز رگ خاطره ام ... "
بخشی از شعری سروده  " مسعود رضایی بیاره"

رضا زال بیک _ امرداد 1401

از   3   رای
9.5



نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.