ما فقط یه بار به دنیا میآییم،فقط یه بار به دنیا میآییم؛ولی جاش هی میمیریم…هی هی میمیریم.
چرا تمام شما یک بت میسازید بعد که اون بت اشتباههاش معلوم شد، وجود خودتون رو از اون دور میکنید و یکی از منتقدای اون میشید؟،اگر توی هر آدمی که صدتا وکیلمدافع خوابیده، یه دونه دادستان باشه! کار به اینجا نمیرسه؛
آقا! خانوم!اونی که خطرناکتره، نه بیماریه نه فقر؛بیرحمی مردم نسبت به همه؛خدا نکنه مردم به هم بیرحم بشن…
وقتی مصدق اینجاست یعنی ایران اینجاست؛ اینو هر حکومتی که میخواد ما نفت نفروشیم باید بدونه؛شوروی سوسیالیستی تا حالا یه قطره نفت از ما نخریده؛ این یعنی همسویی با آمریکا و انگلیس؛اینجاست که دنیا دستش برای ما رو میشه؛کیا تو این قمار تکراری نفت همسویی دارن؟!
اونی که شناساییت میکنه، جونت رو ذره ذره میگیره، ترسه؛زندونی رو بو کنی، بوی ترس بده، کارش تمومه؛از تاریکی میترسی؟ تاریک شو؛ نمیتونی؟ نیا.
دل به آدم سیاسی، به وعدهی سیاسی، به حرف و خبر سیاسی…نده!
این روزا سیاست که نه، حرف سیاسی، همه رو خاکسیاه کرده.