پس از فیلم «ابد و یک روز» سعید روستایی ژانری در سینمای ایران شکل گرفت که تلاش میکند ضعف محتوایی و گافهای فیلمنامهای خود را با عربدهکشی و چاقوکشی و لاتبازی شبه اینستاگرامی و افزودن جلوههای سینمایی برطرف و پر کرده و فیلمی عامهپسند که بیشتر شبیه آثار بدنهٔ سینمای هندوستان است به خورد مخاطب دهد.
از ابد و یک روز تا متری شش و نیم و مغزهای زنگ زده و شنای پروانه و... هر کدام به نوعی از این ژانر سرسامآور خستهکننده بهره جسته و سعی در راضی نگه داشتن مخاطب دارند. در این میان «لات» و «لوتی» و «قهرمان» آثار مسعود کیمیایی در سینمای ایران برند و شخصیت و مرام خاص خود را داشت. لات کیمیایی چندان اهل عربدهکشی نبود و خود را قربانی سیستم یا شبکهای فاسد مییافت و در پایان با چاقو و زور بازو حساب خود را تسویه میکرد. در اکثر آثار کیمیایی از قیصر و رضا موتوری و خاک و گوزنها و داش آکل و بلوچ و سفر سنگ تا تیغ و ابریشم و سرب و گروهبان و دندان مار، رد پای این قهرمان که توان همراهی و ایجاد همدلی در تماشاگر را دارد به وضوح قابل مشاهدهاست. ...