«مردی شبیهِ خودش»10 چهرهی مهم سینمای ایران در سال 98 یادداشت پایانی: مسعود کیمیایی یادداشتی از حسین لامعییک- سال ۸۹، در زمان اکران فیلم سینمایی «جرم»، گزارشگر برنامهی سینمایی هفت از مسعود کیمیایی میپرسد: «شنیده میشود فیلم جدیدتان متفاوت از دیگر فیلمهایتان است و در این فیلم، فضای تازهای را تجربه کردهاید؟». این، سوالی است که همهی فیلمسازان را خوش میاید و در جواب، با شوق میگویند: «بله، همینطور است، این فیلمِ متفاوتی است». مسعود کیمیایی اما در جواب میگوید: «خیر! این هم همچون دیگر فیلمهای من است، من، فیلمِ متفاوت نمیسازم! من، فیلمِ خودم را میسازم!».دو- مسعود کیمیایی متولد ۱۳۲۰ در خیابان ری تهران است. فیلمسازی که از سال ۴۸ با «قیصر»، تیتر رسانههای سراسری شد و نامش بر سر زبانها افتاد و تا به امروز، همچنان تیتر است و نامش برای همه آشنا. در سرزمینی که موجِ تخریبها و افشاگریهای مستمر علیه این و آن به گونهای است که دیگر کسی سخت بتواند خود را حتی یک دهه زنده نگه دارد، مسعود کیمیایی ۵۰ سال(نیم قرن) خود را نه فقط زنده، که در اوج نگه داشته. آن هم بدون آنکه فیلمهای مُدِ روز بسازد، حرفهای مُدِ روز بزند، یا موجسواری کند. او ۵۰ سال یکجور لباس پوشید، یکجور حرف زد، یهجور نگاه کرد و یکجور فیلم ساخت.سه- سال ۹۸ اما برای کیمیایی سالی خاص و ویژه بود. حدود یک ماه مانده به «جشنوارهی فیلم فجرِ سی و هشتم» (دی ماه ۹۸)، در شرایطی که فیلمهای ارسالی به جشنواره در حال داوری بودند و رسانهها در حال گمانهزنی که کدام فیلمها برای بخش مسابقهی جشنواره پذیرفته میشوند و کدام فیلمها سطحشان بالاتر است؛ از مسعود کیمیایی به یکباره ویدیوییِ کوتاه در اینستاگرام منتشر میشود مبنی بر اینکه او، از حضور در جشنوارهی فیلم فجر انصراف میدهد و رضایت به اکران فیلم جدیدش («خون شد») در جشنواره ندارد. کیمیایی دلیل انصراف خود از جشنواره را در این ویدیو، «غمگین بودن بابت سانحهی سقوط هواپیمای اوکراین اعلام کرد» و گفت: «به دلیل همدردی با داغدیدگان، به هیچ جشنوارهای نخواهد رفت». کیمیایی همچنین میگوید: «من همیشه در کنار مردم بودهام». ویدیوی کیمیایی، همچون بمب در فضای مجازی منفجر میشود و شبکههای اجتماعی را به تسخیر در میاورد. موج حرفهای کیمیایی بسیاری از سینماگرانِ سرشناس دیگر را هم ترغیب به انصراف از حضور در جشنواره میکند و دهها سینماگر، از حضور در جشنواره انصراف میدهند.چهار- فشارها به مسعود کیمیایی برای پس گرفتن حرفهایش در آن زمان شدت داشت. از حملهی حسن عباسی به او تا مواضع مخالفِ تهیهکنندهی «خون شد» نسبت به آن ویدیوی منتشره، از انتقادات عجیب شهاب حسینی یه کیمیایی، تا فشارها به او برای پس گرفتن حرفش و حضور در جشنواره. کیمیایی اما بدون آنکه کلامی پاسخ دهد، بر حرف خود ماند و به نشست مطبوعاتی «خون شد» نرفت و به همین دلیل، نشستِ خبری این فیلم در کاخ جشنواره لغو شد.پنج- شاید همین یک نمونه، کافی باشد برای رمزگشایی و اینکه بدانیم چرا مَردِ جنوبشهریِ طهرانِ قدیم، پس از ۵۰ سال، هنوز سرپا و ماندگار و اینچنین محبوب است... زیرا مسعود کیمیایی، در همهی این سالها، هیچگاه مطیع محیط نگشت و زیر بار فشار «تا نشد» و کمر خم نکرد. او بیش از هرکس در تاریخ سینمای ایران، خودش بود و خودش هست و خودش ماند. مردی که همچون قهرمانانِ قصههای اساطیریاش، هربار، محکم بر عقیدهی خود پای فشرد و استوار ماند. مولفی که تنها ناماش برای وصفِ جایگاهِ تاریخیاش کافی است: «مسعود کیمیایی...»