خون شد مسعود کیمیایی چه‌جور فیلمی است؟

    
تعداد بازدید: 2165
         
دسته بندی : عمومی
    
تاریخ درج خبر : 1400/3/19

سجاد صداقت در یادداشتی با عنوان «بازگشت استاد/ خون شدِ مسعود کیمیایی چه‌جور فیلمی است و چرا در این روزگار باید به آن توجه کرد» در روزنامه‌ی سازندگی نوشت:

«خون شد» بیست‌ونهمین فیلم کارنامه مسعود کیمیایی است. کارگردانی که نوشتن درباره او و آثاری که بر پرده سینمای ایران خلق کرده احتمالا از آن کارهای خیلی سخت باشد. اما وقتی کارگردانی مانند کیمیایی با فیلم‌های موفق پیش و پس از انقلاب و آثار پر انتقاد سال‌های اخیر باز هم تلاش می‌کند خود را به میانه میدان سینما و حتی جشنواره فیلم فجر بیاورد،

داستان «خون شد» به مثابه خانه‌ای قدیمی است که همه چراغ‌هایش خاموش بوده و هیچکس نیز در اتاق‌هایش ساکن نیست. در این میان یکی از ساکنین این خانه می‌آید و همه چراغ‌ها را روشن می‌کند.» مسعود کیمیایی با همین توضیحات کوتاه درباره «خون شد» سه سال بعد از همه هیاهوهایی که در جشنواره سی‌وپنجم فیلم فجر اطراف آخرین ساخته‌اش، «قاتل اهلی»، بر‌پا شد به جشنواره بازگشته است. کیمیایی با قصه‌ و اثری به جشنواره بازگشته که آنقدر در این روزها به دلایل متفاوت نقل مباحث رسانه‌ها بوده که می‌توان دوباره نام پرحاشیه بر آن نهاد و درباره‌اش ساعت‌ها سخن گفت.

باری که کیمیایی به جشنواره فیلم فجر آمد آنقدر حاشیه در اطراف فیلمش، شکل ساخت آن، نقد‌های صریح کارگردان و تهیه‌کننده نسبت به هم، حواشی پیرامون پولاد کیمیایی و… وجود داشت که خود فیلم «قاتل اهلی» را تبدیل به یک حاشیه‌نشین کرد. آن اندازه که حواشی فیلم کیمیایی درگیرکننده بود، فرصتی برای نقد خود فیلم به وجود نیامد هر چند بسیاری از اهل نظر «قاتل اهلی» را فیلمی دانستند که نسبت به آثار سال‌های اخیر کیمیایی گامی رو به جلو بود. او در این فیلم از بازیگران ستاره‌ای مثل پرویز پرستویی و امیر جدیدی استفاده کرد که قبلا با آن‌ها فیلمی نساخته بود. اما هر چه بود حواشی فراوان «قاتل اهلی» باعث شد که کیمیایی سه سال تا ساخت فیلم بعدی‌اش صبر کند.

«خون شد» بیست‌ونهمین فیلم کارنامه مسعود کیمیایی است. کارگردانی که نوشتن درباره او و آثاری که بر پرده سینمای ایران خلق کرده احتمالا از آن کارهای خیلی سخت باشد. اما وقتی کارگردانی مانند کیمیایی با فیلم‌های موفق پیش و پس از انقلاب و آثار پر انتقاد سال‌های اخیر باز هم تلاش می‌کند خود را به میانه میدان سینما و حتی جشنواره فیلم فجر بیاورد، می‌توان درباره اثر تازه‌اش هم حرف‌های زیادی زد.

به چه چیزهایی توجه کنیم

اولین نکته‌ای که احتمالا درباره «خون شد» باید به آن اشاره کرد همین عنوان فیلم است. فیلمی که با نام «عدالت شوم» پروانه ساخت گرفته بود اما کیمیایی خیلی زود نام آن را به «خون شد» تغییر داد. شاید این تغییر نام در زمانه‌ای که هنوز فیلم به نمایش در‌نیامده چندان نکته مهمی نباشد اما اگر به یاد بیاوریم که همواره مفهوم «عدالت» یکی از دغدغه‌های اصلی ذهن کیمیایی بوده آن‌گاه به‌خوبی می‌توان فهمید که داستان «خون شد» در امتداد همان نگاهی است که کیمیایی در تمام سال‌های فیلمسازی‌اش آن را با خود داشته است. ذهنیتی برگرفته از یک آرمان‌خواهی که در بیشتر آثار کارگردان قدیمی سینمای ایران خود را به شکلی عریان نشان داده است. عدم ترس کیمیایی از بیان برهنه اشکال محقق کردن عدالت توسط قهرمانانش نقطه مرکزی رویکردی است که به نظر می‌رسد در «خون شد» نیز پی گرفته شده است. ‌کیمیایی پس از تجربه‌‌ای که در اولین فیلم خود، «بیگانه بیا» در سال ۱۳۴۷ به دست آورد، از «قیصر» (۱۳۴۸) تا «قاتل اهلی» (۱۳۹۵) تلاش کرده تا همین مفهوم «عدالت» را به سبک و سیاق خویش در مرکز نگاهش قرار دهد. به این ترتیب شکل برقراری عدالت از جنبه انتقام یکی از برجسته‌ترین اتفاقاتی است که در فیلم‌های او رخ می‌دهد.

کیمیایی که در این سال‌ها تلاش زیادی برای ساخت فیلمنامه دیگرش، «تبعید سایه‌ها» داشته، وقتی به دلیل هزینه بالای ساخت این فیلمنامه، به سمت «خون شد» چرخید احتمالا شرایط زمانه امروز را به‌خوبی مدنظر داشت. او خود در این باره گفته است: ««تبعید سایه‌ها» فیلم پرهزینه‌ای است و به همین خاطر تأمین سرمایه آن مقداری با مشکل مواجه شده است. چندی پیش برای مذاکره با یک سرمایه‌گذار سفری نیز به مسکو داشتم و در این سفر از برخی لوکیشن‌ها نیز برای فیلمبرداری بازدید داشتم.» او حتی تا روسیه هم رفته بود که اتفاق تازه‌ای را رقم بزند اما باز هم سرنوشت باید به «خون شد» ختم می‌شد.

همان‌گونه که در ابتدای این متن اشاره شد، کیمیایی باز هم در «خون شد»‌ سراغ همان نگاه همیشگی‌اش رفته است. او یک خانه را در مرکز فیلمنامه‌اش قرار داده است. خانه‌ای که چراغ‌هایش خاموش است و آدم‌هایش پراکنده شده‌اند. راه‌حل کیمیایی در این میان چیست؟ مردی از راه برسد و اساس و بنیان خانه را به جایش برگرداند. پس خانه در فیلم او مهم است، همین‌طور آدم‌های آن خانه. اگر اندکی در کارنامه کیمیایی جست‌وجو کنید احتمالا خیلی زود به «قیصر» و «گوزن‌ها» خواهید رسید و ارتباط اولیه‌ای را بین همین تک خطی که از داستان «خون شد» می‌دانیم، می‌توان برقرار کرد. اما اگر اندکی دقیق‌تر شویم شاید رستم «گروهبان» (۱۳۶۹) را به یاد آوریم. گروهبان بازنشسته ارتش (با بازی احمد نجفی) که با خاتمه جنگ در وضع روحی ناراحت به زادگاهش بازمی‌گردد و ناگهان با شرایط عجیبی روبرو می‌شود. همسر او که سرپرستی فرزندشان را به عهده داشته در کارگاه تعویض روغنی برادرش به کار مشغول است. رستم تصمیم می‌گیرد زمینی را که سال‌ها پیش قول‌نامه کرده پس بگیرد، اما اتفاقات بعدی بسیار پر فراز و نشیب است.

گویا کیمیایی در «خون شد» قصد دارد نگاهی دوباره به آثار گذشته‌اش داشته باشد. حتی برجسته بودن ماجرای اعتیاد در این فیلم نیز می‌تواند یادآور کاری باشد که در «سرباز‌ها جمعه» از این کارگردان دیدیم. با همه این‌ها اما «خون شد» قصد دارد یک یادآوری بزرگ باشد. یادآوری بزرگی که احتمالا کیمیایی آن را از زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کند، وام گرفته است. آن‌گونه که تاکنون درباره این فیلم به گوش رسیده «خون شد» «درباره‏ی مردی است که برمی‏گردد و می‏بیند خانه‏اش فروپاشیده و دست به کار می‏شود تا همه‏چیز را راست‏و‏ریست کند و سرجای قبلی‏اش برگرداند. این وسط مجبور است با کلی آدم دربیفتد و خون بریزد و خون بدهد. اما در‌نهایت این قهرمان تراژیک راه را نشان می‏دهد.»

اما آن‌چه در این میان بیش از همه به چشم می‌آید توجه دوباره کیمیایی به خانواده است. او همواره از نظر زبان سینما و مولفه‌های کلاسیک سینمایی‌اش، شیوه شخصیت‌پردازی آدم‌ها و اهمیت تشخص رکن خانواده را در کانون نگاه خود قرار داده است. حالا دوباره در «خون شد» قرار است این برجستگی‌ها زنده شود. کیمیایی مفهوم «خانواده» را در کنار «عدالت» قرار داده تا مواجهه و رویارویی تازه‌ای بسازد و احتمالا آن را با شرایط عینی دوران معاصر جامعه خود مورد ارزیابی اجتماعی و تاریخی قرار ‌دهد. خانواده‌ای که از هم پاشیده، قرار است دوباره سر پا شود. حالا روشن کردن این چراغ احتمالا با همه آیتم‌های سینمای کیمیایی باید ترکیب شود و خونی به تمام به پا شود.

حواسمان به چه‌چیزی باشد

فیلم کیمیایی نگاه دارد، فیلمی خنثی و گزارش‌گر نیست، منفعل نیست، نمی‌خواهد فقط یک موقعیت را نشان دهد. مثل همیشه این‌جا هم قهرمان‌اش کنش‌مند است و کوتاه نمی‌آید و سرسختانه برای آرزوها و رؤیاهایش می‌جنگد. نمی‌ترسد و آرام نمی‌نشیند. همین‌هاست که فیلم تازه‌اش را خاص و دیدنی می‌کند؛ در زمانه‌ای که انفعال و کرختی از همه‌طرف به مخاطب هجوم می‌آورد فیلم کیمیایی راه مبارزه را نشان می‌دهد، عقب نمی‌نشیند و راهی را نشان می‌دهد. اگر دوست دارید از این جملات تحلیل سیاسی هم بکنید؛ اما فیلم کیمیایی یک فیلم جسورانه است که با وجود همه‌ی ایرادها، درباره‌ی امروز است و حرف‌اش را رک‌و‌راست می‌زند. این فیلم کارگردانی است که ترسو نیست و ادای افسردگی و بطالت درنمی‌آورد. «خون شد» احتمالا مهم‌ترین فیلمی است که بعد حوادث اخیر ما را به کنش و سرسختی و تلاش دعوت می‌کند.

این چنین است که «خون شد» برای همه مخاطبان سینمای ایران و به‌طور اساسی طرفداران سینمای کیمیایی به اثری تبدیل می‌شود که هر ذهنی را درگیر خود می‌کند. گویا این فیلم – حداقل از نظر عنوان و خلاصه داستان – مایه‌ای دارد که چند فیلم اخیر کیمیایی آن را نداشته و اکنون قرار است با بازیگرانی تازه یک اتفاق تازه برپا شود. این گونه است که «خون شد» امید را برای بازسازی دوباره کیمیایی و بازگشت به عصر طلایی او زنده می‌کند. چشم‌اندازی که احتمالا فجر سی‌وهشتم جای زیادی را برای بهره بردن از آن باز خواهد کرد. این گونه است که «خون‌ شد» با خلاصه داستان خود نیز برجستگی‌های یک اثر ویژه را به جا می‌گذارد. جشنواره فیلم فجر سی‌وهشتم بی‌شک در انتظار تازه‌ترین اثر کیمیایی است و می‌خواهد این سوال را پاسخ دهد که آیا دوباره با کارگردان «قیصر» و «گوزن‌ها» سر و کار داریم یا قرار است باز در میان حاشیه‌ها آن‌چه از یاد می‌رود خود اثر باشد؟

 

منبع: پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز

 

از   1   رای
10



نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.