گروهبانخلاصه فیلم((رستم)) گروهبان ارتش است.به دلیل شوک ناشی از موج انفجار در دوره جنگ،ضرورتا بازنشسته می شود و به محل زندگيش در نواحی آستارا باز می گردد، اما زندگی این گروهبان رنجیده از جنگ،دستخوش ناملایمات دو گانه ای می شود که در واقع نه منتظر آن بوده و نه به لحاظ عاطفی و حسی برايش قابل تحمل اند. در ابتدای ورود، می رود تا زمینی را که سالها پیش قولنامه کرده، باز پس بگیرد.اما خریدار حاضر نیست به قیمت گذشته. زمین را رسما به او بفروشد. به همین جهت ایاديش،رستم را که همراه پسرش در همان زمین به کار چوپ برى مشغول اند، به شدت مضروب می کنند. اما رستم تسلیم نمی شود، استوار بازنشسته ای که همقطار و همشهری رستم است از این ظلم آشکار رنجیده و به یاری رستم بر می خیزد و هر دو به سراغ خریدار می روند و رستم با قربانی شدن استوار و به قیمت مرگ همقطار دلاورش، قباله زمین را پس می گیرد. از سوی دیگر همسر روسی رستم که از او فرزند پسری دارد ((همان پسر)) پس از سال ها ، خیال دارد با پسرش از مرز بگذرد و روانه خاک شوروی بشود. تعلق خاطر رستم به فرزند و همسرش تمایل زن برای سفر به وطن به همراه پسرش،دورنمايه بخش دوم ماجرای زندگی گروهبان است که عاقبت رستم موفق می شود زن را بازگرداند و بر این واقعه نیز پیروز می شود.