فضلی در یک شب ، می آید ، با آمدنش ، آب در جوی روان می گردد .طبق معمول ، نبوده ... و حالا چون سایر قهرمانهای کیمیایی ، سر و کله اش پیدا شده ، آدم را یاد ابتدای فیلم « کلاه » اثر ژان پیر ملویل می اندازد که راه رفتن « سرژ رجیانی » در یک فضای تهی را شاهد هستیم . می شود حدس زد که فضلی از زندان آمده .
در جدیدترین ساخته آقای کیمیایی ، فیلم « خون شد » ، قهرمانش « فضلی » با بازی زیبای « سعید آقاخانی » ، در شبی تاریک می آید ، شبح وار چون « گوست داگ » ، معلوم نیست که از کجا آمده ... وسترن وار ... با این تفاوت که قهرمان ، دیگر سواره نیست و گویی ، ظلم و جور زمانه ، او را از باره خود به زیر کشانیده. انگیزه ای بسیار والا دارد ... همچون « اتان ادواردز» با بازی « جان وین » در فیلم « جویندگان » The Searchers 1956 ساخته زیبای « جان فورد » ... انگیزه اش ، یافتن برادر زاده اش است که توسط سرخپوستان ، دزدیده شده .اما « فضلی » فیلم « خون شد » ، مشکلات بیشتری را پیش رو دارد ... هم خانه و هم خانواده و هم در جستجوی عشق ! محوریت در فیلم « خون شد » ، خانه است . آقای کیمیایی به « خانه » قداست می دهد ... خونه یعنی همه چی ... خانه ملتهب است و اغیار هم در آن ، جا خشک کرده اند . چراغهای اصلی خانه ، خاموش است . در یک نمایی از بالا ، باد سهمگینی خانه را در می نوردد . خانه ، آشفته است . ابتدا باید این آشفتگی را به سامان رساند . باید ، اغیار و نامحرمان ، شرشان از این خانه ، کم شود . سند خانه ، روی بی مسئولیتی پدر ، دست مهاجمان است . باید دوباره سند را بدست آورد .خواهر و برادری فعلاً در این خانه نیست . دست پدر ، ضرب دیده است و نمی تواند آن نوای زیبای تارش را بدرستی بنوازد ، نوای این خانه غمگین است ... این خانه سیاه است !می بینیم که فضلی مشکلات عدیده ای ، پیش رو دارد ، باید این هفت خوان را طی کند ... باید عشقش را بیابد.برادری که در ظاهر ، مشکل روانی دارد ولی گویی تحمل جامعه اش را ندارد و خود خواسته به آسایشگاه رفته استفضلی باید دوباره ، خانواده را سر پا کند ، این خانواده مضمحل ، برایش گران تمام شده و نمی تواند از کنار آن ، بی تفاوت بگذرد ... اغیار باید بروند که می روند ... چراغهای خانه ، باید روشن شود که یک یک می شود و سند هم باید برگردانده شود که می شود ... خانه را می خواهند خراب کنند یعنی اصالت را و هنرمندی چون آقای کیمیایی ، و قهرمانش ، فضلی ، نمی توانند آرام بگیرند .باید کاری کرد ، و این حرکتی است قهرمانانه ... باید خواهر را نجات داد ، خواهری که در بند شوم اعتیاد است . اگر قیصر ، برای خواهرش ، رگ گردنی شد اینجا فضلی ، علاوه بر خواهر ، با چالشهای مختلفی روبروست .اینجا سه مسئله مهاجم تن ( اعتیاد خواهر ) ، مهاجم ناموس ( شوهر خواهر ) و مهاجمینی که برای خانه ، دندان تیز کرده اند، وجود دارد . دقیقاً همان سه اصل بنیادینی که سید رسول « گوزنها » با آن روبرو بود .و فضلی قهرمانانه از پس اینها بر می آید ، با رنگ و بوی « قیصر و گوزنها »فیلم « خون شد » ، از جنس سینمای ناب کیمیایی است ،قهرمان پردازانه ... پس از مدتها شاهد حضور تمام عیار یک قهرمان میانسال ( فضلی )، از تبار خود استاد هستیم . بازیهای زیبای بازیگران بخصوص سعید آقاخانی در بهترین نقش خود تا الان ( به زعم نگارنده ) ، و بازی زیبای سیامک صفری ، و همینطور نسرین مقانلو ، چشمگیر است.فیلمبرداری زیبای علیرضا زرین دست ، فیلم را اعتلا می بخشد.فیلم « خون شد » آقای کیمیایی ، ما را زنده کرد ، فهمیدیم که برای یکبار هم که شده ، سر و کله غیرت ، پیدا شده غیرتی که به بیرون کردن اغیار و مهاجمان ، چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ روحی از درونمان ، خانه مان ... وطنمان ، و بازگردانیدن تمام اجزای خانواده یعنی همه یعنی عرق ملی ، می انجامد.فیلم « خون شد » ، به نظر حقیر ، ملی ترین فیلم در سینمای ایران است .فضلی ، آن هنگام که تمام این هفت خوان ، طی می شود تازه خانه را در جایگاه آوردن عشق ، می یابد.و فضلی ، خونین ، افتان و خیزان ، اما پا برجا ، در کوچه گم می شود و فضلی در یک شب ، می رود !