مقاله حاضر تلاشي است براي تحليل روايت تعامل اخلاق قهرماني و منطق زندگي روزمره مدرن از منظر جامعه شناسي سينما. حوزه مورد مطالعه، آثار سينمايي مسعود کيميايي است. براي صورت بندي نظريه اي درباره تعامل ديالکتيکي پويايي هاي اجتماعي/ تاريخي و آفرينش هنري از آراي دو وينيو، لوکاچ و لونتال استفاده شده است. سپس با به کارگيري روش تحليل روايت ساختارگرا و نشانه شناسي ساختاري آثار سينمايي کيميايي مطالعه شده است. از ميان اين آثار، دو فيلم قيصر و محاکمه در خيابان به شيوه نمونه گيري نظري - هدفمند انتخاب شده اند.
مقاله حاضر تلاشي است براي تحليل روايت تعامل اخلاق قهرماني و منطق زندگي روزمره مدرن از منظر جامعه شناسي سينما. حوزه مورد مطالعه، آثار سينمايي مسعود کيميايي است. براي صورت بندي نظريه اي درباره تعامل ديالکتيکي پويايي هاي اجتماعي/ تاريخي و آفرينش هنري از آراي دو وينيو، لوکاچ و لونتال استفاده شده است. سپس با به کارگيري روش تحليل روايت ساختارگرا و نشانه شناسي ساختاري آثار سينمايي کيميايي مطالعه شده است. از ميان اين آثار، دو فيلم قيصر و محاکمه در خيابان به شيوه نمونه گيري نظري - هدفمند انتخاب شده اند. البته هر يک از اين دو فيلم با فيلم ديگري متعلق به دوره خودشان مقايسه شده اند. نتايج تحقيق نشان مي دهد که سينماي کيميايي روايت گر تغيير شکل اخلاق قهرماني در جامعه ايران و ادغام قهرمان در زندگي روزمره است. به موازات گسترش مدرنيزاسيون در چند دهه اخير، منطق عقلانيت ابزاري بر روابط و مناسبات بين آدميان سيطره يافته و مسلک قهرماني (که مبتني بر عقلانيت غايي و باورهاي استعلايي است) به حاشيه رفته است.
جهت دانلود مقاله اینجا کلیک کنید