عکس های سیاه و سفید ... آدم های سیاه و سفید و خاکستری ... نوستالژی عکس های قدیمی، عکس پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها... عکس هایی که با حاشیه دالبُر وارش از یاد نمی روند.عکس های کودکی در دهه 50 و 60، و یک عکاس پیر و مجرب.یادش بخیر.در صحنه ای از « رد پای گرگ»، عکاس می گوید: فقط عکسه که می مونه ». رضا که از کافه دربند شروع می کند و در بند عشق طلعت و مرادش صادق خان است و این مصداق فیزیکی می یابد و در بند می شود. در محبس، آن جمله عکاس، معنا می یابد. عکس، جان می گیرد و در ذهن رضا، روابط و خیانت ها آشکار می شود. استاد کیمیایی، به مینی مال ترین وجه ممکن، با زبان تصویر، این موضوع را فاش می سازد. استاد کیمیایی همانند روبر برسون و ژان پیر ملویل، به بهترین شکل ممکن، برای رهایی از مقراض سانسور، کمینه گرایی می کند و بدون هیچ کلامی، ما را به کشف حقایق می رساند. معجزه ای که فقط از ایشان بر می آید.
یادداشتی از: «رضا زال بیک»