همیشه این جوریه ... یه آدم بی فامیل ، بیستاره عین من ، از یه چیز با ارزش دختره ، عین سند ، پول ، یه تیکه زمین یا هر چیز دیگش میگذره، بهش میده، دختره هم ازش تشکر می کنه، اشک میریزه، بعد یارو، بی فامیله سوار موتورش میشه میره، بعد این یارو مرتیکه بیفامیله، سوار میشه، موتور یا ماشین میره، تو راه دلتنگی می کنه، واسه خودش ، فامیلش ، ننه ش ، مدرسه ش ، یا خودش آواز میخونه یا واسش میخونن ، از این چیزا خیلی دیدیم. از مونولوگهای درخشان فیلم «سلطان»