چهار نکته از دقت و ریزبینی استاد کیمیایی در « قیصر »

    
تعداد بازدید: 252
         
دسته بندی : عمومی
    
تاریخ درج خبر : 1400/6/8
منبع : رضا زال بیک

 قیصر ( به اعظم ) : من به دشمن خودمم نارو نمی زنم ، چه برسه به تو !

1 _ در صحنه کشته شدن کریم آبمنگل ، در حمام نواب ،  کریم که پشتش به در است و قیصر هم می تواند وی را از پشت بزند ، اما قهرمان کیمیایی ، نامردی نمی کند و  کریم را بر می گرداند و رو در رو ، کریم را از پای در می آورد .
2 _ در صحنه کاباره  ، قیصر ، خالی بندی هایی برای سهیلا باغ فردوس می کند ، اما جایی که سهیلا می گوید : جون من ! ، قیصر ، از سهیلا روی بر می گرداند و به طرف دیگر نگاهی می کند و می گوید : جون تو !  . یعنی حتی جان سهیلا را هم به دروغ وسط نمی آورد ( به دشمن خودش هم نارو نمی زند ) و  جون تویی به فضای تهی می گوید !
3 _ در همان سکانس قیصر در منزل اعظم ، وقتی  که عباس ، برادر اعظم وارد می شود ، قیصر که به نشانه احترام بر می خیزد ، می بینیم که پای قیصر به خواب رفته است . این ، دو کارکرد دارد ، هم اینکه برادر اعظم را خاطرجمع کند که فکر بدی در این باره نکند یعنی در تمام مدتی که برادر اعظم نبوده ، قیصر ، نشسته و از جایش تکان هم نخورده و اتفاقی نیفتاده  و هم اینکه آن خوابیدن پا ، می تواند نشانه افتادگی و تواضع قیصر جلوی برادر اعظم باشد .
  4 _ در سکانس حمام نواب ، قیصر ، به آیینه ای شکسته ، نگاه می کند .مردی که ظلم و جور ، در همش شکسته ... مردی که در درونش شکسته شده و از هم گسیخته ... دیگر شبحی است که در این میانه ، گام بر میدارد. فقط برای انتقام است که موجودیت پیدا کرده .
 همین ظرایف و  دقت نظرها است که یک کارگردان مؤلف  چون استاد کیمیایی را ماندگار می سازد و فیلم را با دیالوگهایی درخشان و فراموش نشدنی و سکانس های به قاعده و تأثیر گذار ،زمینه ساز موج نوی سینمای ایران می کند .

از   0   رای
0



نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.